قُلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ ۚ فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
بگو: ناپاک و پاک [مانند کافر و مؤمن، معصیت و طاعت، حرام و حلال، و معیوب و سالم] یکسان نیستند؛ هر چند فراوانی ناپاک ها تو را به شگفت آورد. پس ای صاحبان خرد! از خدا پروا کنید تا رستگار شوید.
قُلْ لا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «100»
(به مردم) بگو: پليد و پاك، يكسان نيست، گرچه عدد ناپاكان تو را به تعجّب وادارد. پس اى صاحبان خرد! از خدا پروا كنيد، باشد كه شما رستگار شويد.
نکته ها
طيّب و خبيث، شامل هر نوع پاكى و پليدى در انسانها، اموال، درآمدها، غذاها و اشياى گوناگون مىشود.
پیام ها
1- ملاك در ارزشها، حقّ وباطل است، نه كثرت و قلّت. «وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ»
2- «اكثريّت» و فراوانى، فريب دهنده است، مواظب باشيم. «أَعْجَبَكَ» (اكثريّت، نه نشانهى حقّانيّت است و نه نشانهى برترى)
3- منطقِ «خواهى نشوى رسوا، همرنگ جماعت شو» قرآنى نيست. «وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ»
4- بىتقوايى، نشانهى بىخردى است. «فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ»
5- شناخت پاك از ناپاك و تقوا داشتن وتسليم موج و هياهوى جمعيّت نشدن، تنها كار خردمندان است. «فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ»
6- رستگارى علاوه بر عقل و خرد، به تقواى الهى نياز دارد. «فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 380
اکثریت دلیل «پاکی» نیست؟ در آیات گذشته سخن از تحریم مشروبات الکلی و قمار و انصاب و ازلام و صید کردن در حال احرام بود، از آنجا که بعضی از افراد ممکن است برای ارتکاب این گونه گناهان عمل اکثریت را در پارهای از محیط ها دستاویز قرار دهند.
خداوند یک قاعده کلی و اساسی را در یک عبارت کوتاه بیان کرده، می فرماید: «بگو ای پیامبر؟ هیچ گاه ناپاک و پاک یکسان نخواهد بود، اگر چه فزونی ناپاک و کثرت آلوده ها تو را به شگفتی فرو برد»؟ (قُل لا یستَوِی الخَبِیثُ وَ الطَّیبُ وَ لَو أَعجَبَکَ کثرَةُ الخَبِیثِ).
بنابراین، خبیث و طیب در آیه به معنی هر گونه موجود پاک و ناپاک اعم از غذاها و افکار است.
و در پایان آیه، اندیشمندان را مخاطب ساخته و می گوید: «از (مخالفت) خدا بپرهیزید ای صاحبان خرد، تا رستگار شوید» (فَاتَّقُوا اللّهَ یا أُولِی الأَلبابِ لَعَلَّکم تُفلِحُونَ).
جابر گويد: وقتى كه آيه تحريم خمر بر پيامبر نازل گرديد، شخص عربى از آن ميان برخاست و گفت: يا رسول اللّه، من مردى بودم كه تجارت خمر مى كردم و از آن راه دارائى و ثروت زيادى بدست آوردم و اگر من به طاعت خدا مشغول شوم، اين ثروت ممكن است براى من منفعتى داشته باشد. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: خداوند مال حلال را قبول ميكند و مال حرام را نمى پذيرد. سپس براى تصديق قول پيامبر اين آيه نازل گرديد
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.