مطالب سبک زندگی اسلامی


سخنان آیتالله عابدینی در جمع معتکفین دانشگاه علم و صنعت
/
بیانات آیتالله عابدینی در اعتکاف رجبیه دانشگاه علم و صنعت

سلسله جلسات بهداشت و روان یکشنبه ها در مسجد دانشگاه (فیلم)
خشم چیست؟ عوامل ایجاد کننده خشم؛ طب سنتی و راههای کنترل خشم


اسرار ماه مبارک رمضان - صوت
اسرار ماه مبارک رمضان - صوت استاد فاطمی نیا

فصل دوم کنترل ذهن در مسیر تقرب حاج آقا پناهیان
/
فصل دوم مباحث کنترل ذهن در مسیر تقرب حاج آقا پناهیان

گوشه ای از زندگی علامه حسن زاده آملی
گوشه ای از زندگی علامه حسن زاده آملی

کنترل ذهن در مسیر تقرب حاج آقا پناهیان - فصل اول
/
مباحث سبک زندگی، کنترل ذهن در مسیر تقرب حاج آقا پناهیان

قسمت اول کارگاه سبک زندگی اسلامی استاد اخوان
/
کارگاه سبک زندگی اسلامی استاد اخوان متخصص علوم قرآنی، علوم تربیتی و طب ایرانی اسلامی

تدبر در سوره حمد حجت الاسلام دکتر حاج ابوالقاسم دوره سیر خودسازی
/
گفتمان انقلابی قرآن کریم در یک کلام

خاطراتی از جهان پهلوان تختی
/
تختی نه تنها دانشگاه نرفته بود که دبیرستان را هم تمام نکرده بود اما آنچنان در میان دانشجویان محبوب بود که سال ها بعد، هزاران نفر از آنها کلاس های درس را تعطیل کردند و در مراسم تشییع غلام رضا شرکت کردند...



هر کس به خدا تمسّک جوید، قطعاً به راه راست هدایت شده است
/
توکل و تمسک به لطف پروردگار و قرآن کریم موجب هدایت به را راست می گردد

پرسش و پاسخ از محضر آیت الله بهجت (ره)
/
آیا آنچه پستتر است را با آنچه بهتر است جایگزین میکنید؟ « نماز معراج مؤمن است» و راه آن، میسور همه است،

ازدواج ساده
/
از اول، زندگی را پایهاش را براساس سادگی و ساده زیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان، بر کسانتان و بر مردم جامعه انشاءالله آسان شود ...

و هرگز درباره چیزی مگو که من فردا آن را انجام می دهم
/
و بگو: امید است که پروردگارم مرا به راهى که نزدیکتر است، راهنمایى کند.


زندگی نامه و خاطرات عارف شهید احمدعلی نیری
/
مثال می زد که خداوند به برخی از سالکان طریق عنایاتی مانند چشم برزخی و یا طی الارض عطا می کرد.
اما آن ها با تضرع از خداوند خواستند که این مسائل را از آنها بگیرد! چون اینها نشانه ی کمال انسان نیست! ...

زندگی نامه و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی
/
کتابی درباره شهید ابراهیم هادی خوانده ام که کتاب جالبی است. خیلی جذاب است. کتاب را تا مدتی بعد از اینکه خوانده بودم دلم نمی آمد از روی میز بردارم و بگذارم توی کتابهایم ...

کتاب سه دقیقه در قیامت ، تجربه های عجیب از پدیده نزدیک به مرگ
/
همان لحظه نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد. من پشت درب اتاق را میدیدم! برادرم با یک تسبیح در دست، نشسته بود کنار درب اتاق عمل و ذکر می گفت. خوب به یاد دارم چه ذکری می گفت. اما عجیب تر اینکه ذهن او را می توانستم بخوانم!

دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.