گفتگو پیرامون مبانی انقلاب اسلامی و ولایت فقیه با حضور حجت الاسلام دکتر خسروپناه با پرسش و پاسخ اساتید دانشگاه علم و صنعت ایران

بررسی مبانی انقلاب اسلامی و ولایت فقیه (صوت)

اولین نشست مجازی اندیشه سیاسی

با حضور حجت الاسلام والمسلمین دکتر خسروپناه

و اساتید دانشگاه علم و صنعت

پاسخ های حجت الاسلام خسرو پناه به سؤالات طرح شده در گفتگو با اساتید دانشگاه :

درباره آیه اولی الامر و نحوه استفاده از آن در بحث ولایت فقیه و همچنین عصمت نداشتن ولی فقیه توضیح دهید؟

پاسخ: درباره آیه 59 سوره نساء «  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا»؛ بنده معتقدم اولی الامر یعنی معصومین(ع) که در این باره روایات متعددی داریم که تعدادشان نزدیک به متواتر هم هست که اولی الامر یعنی امامان معصومین(ع) لذا خطاب آیه این است که ای اهل ایمان اطاعت کنید خدا را و رسول را و اولی الامر را مطلقا.

و بعد دارد که «فان تنازعتم فی شیء» که این شیء منظور اولی الامر هست یعنی اگر در اولی الامر اختلاف داشتید «فردوه الی الله و الرسول» یعنی ببینید خدا و پیامبر چه گفته اند، «ان کنتم تومنون بالله و الیوم الاخر ذلک خیر و احسن تاویلا».

از کدام قسمت در آیه فوق ، بحث ولایت فقیه برای استفاده می شود؟

پاسخ: از «یا ایها الذین امنوا» استفاده می کنیم یعنی ای اهل ایمان اطاعت خدا و رسول و ائمه یعنی هر چه گفتند اطاعت کنید. خب اینها چه گفتند؟ احکام اجتماعی را، اقتصادی را، سیاسی را و … گفته اند پس باید اطاعت کنید اینها را همانند اطاعت احکام فردی و عبادی دین.

اطاعت این احکام بدون عالم فقیه جامع الشرایط امکان پذیر هست؟!

پاسخ: امکان پذیر نیست. البته ما نمی گوییم فقیه، اولی الامر ست بلکه اولی الامر فقط ائمه معصومین (ع) هستند.  اما از کلمه ی اهل ایمان که اطاعت کنید، چه چیزی را اطاعت کنند؟ احکام الهی را اطاعت کنند و این احکام الهی را فقیه جامع الشرایط می گوید.

اما فقیه جامع الشرایط معصوم نیست و ممکن است خطاهم بکند؟!

پاسخ: بله معصوم نیست و ممکن هست خطا هم بکند ولی آیا چاره ی دیگری در عصر غیبت داریم؟!

یا باید کلّ احکام الهی را تعطیل شود که مورد رضایت شارع مقدّس نیست؛ و یا باید احکام توسط یک غیر فقیه داده شود که این هم معقول نیست؛ و یا توسط فقیه عالم، عادل، عاقل، مدیر و مدبّری که معصوم نیست بیان شود که به هر حال امکان خطا هم دارد.

اگر اولی الامر معصوم باشد درست است که او « أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ » باشد اما وقتی درباره ولایت فقیه ی صحبت می کنیم که معصوم نیست؛ دامنه اطاعت از ولی فقیه تا کجاست؟ مثلا اگر امر ولی فقیه در مسأله ای با تشخیص عقلی بنده تطابق نداشته باشد، باید چه کنم؟ آیا باید بگویم او بهتر می فهمد لذا باید امر او را انجام دهم؟ یا نه، شرعا وظیفه دارم به عقلم مراجعه کنم؟

پاسخ: سوال مهمی است. اول یک جواب نقضی بدهیم و بعد جواب حلّی و علمی بدهیم.

جواب نقضی: در حکومت های اجتماعی دیگر اگر حاکمیّت حکمی داد که مطابق تشخیص فردی من نیست چه می کنم؟! (توجه داشته باشیم که حاکمیّت اصلا فردی نیست بلکه سیستم هست، هر حکومتی یک سیستم هست) مثلا مجلسی وجود دارد که قوانین را تصویب می کند.

آیا همه مصوّبات مجلس را رهبری تک تک نظر میدهد؟

پاسخ: بله شورای نگهبان هست و عدم تعارض قوانین را با قانون اساسی و شرع اعلام می کند؛ اما نه موافقت را؛ بلکه فقط عدم مخالفت را بررسی می کند. ولی فقیه یک نظارت کلی دارد ولی یک سیستم تصمیم گیری وجود دارد.

آیا می شود یک نظام سیاسی را فرض کرد که مصوّبات سیستم حکومت را؛ افرادی از نخبگان یا عموم مردم بگویند هر وقت با عقل ما نساخت عمل نمی کنیم؟!

پاسخ: در این حالت اصلا سنگ روی سنگ بند نمی شود و فلسفه حکومت زیر سوال می رود؛ هر حکومتی چه سکولار و چه دینی.

اما پاسخ حلّی و علمی:

ولی فقیه به دلیل اشرافی که به احکام الهی دارد، ولایت دارد اما هر حکمی یک موضوعی دارد و هر موضوعی هم عُقلا و کارشناسانی دارد.

این مساله و شیوه تصمیم گیری را هم حضرت امام(ره) و هم حضرت آقا فرمودنده اند و هم به آن عمل کردند. مثلا بحث ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر، کارشناسان نظامی معتقد بودند اگر ما کوتاه بیاییم صدام پس از مدتی و با تجدید قوا و تجهیزات، دوباره به ما حمله خواهد کرد پس ما باید برویم داخل خاک دشمن.  امام(ره) فرمود: نظر کارشناسان نظامی این است و بنده نظرشان را می پذیرم؛ اما مرحوم مهندس بازرگان می گفت اشتباه کردیم و نباید بعد از فتح خرمشهر، جنگ را ادامه میدادیم. مرحوم بازرگان از مسائل تخصصی جنگ اطلاع کافی نداشت زیرا صدام هیچ وقت حاضر به عقب نشینی نبود و حتی زمانی که ما قطعنامه 598 را پذیرفتیم دوباره به ما حمله گسترده ای کرد، بله ایده آل این بود که پس از فتح خرمشهر جنگ تمام شود و مطلوب تر از آن این بود که اصلا جنگی واقع نشود.

صدام، شش ماه قبل از جنگ، تجهیزات نظامی اش را به مرزها آورده بود و هر قدر نیروهای ما به بنی صدر و دولت گزارش می دادند که در مرزها علائم وقوع جنگ وجود دارد، اعتنا نکردند و با شروع جنگ هم گفتند ما زمین می دهیم و زمان می گیریم!

امام(ره) به نظرات کارشناسان مومن و متدیّن اعتماد می کردند. در سال 67 همین کارشناسان و مرحوم آقای هاشمی به امام گفتند ما باید قطعنامه را بپذیریم و امام(ره) قبول کردند و فرمودند حکم الهی، الآن این است که قطعنامه را بپذیریم.

مثلا الآن در بحث بهداشت و کرونا؛ آقا فرمودند تشخیص موضوع و دستورات را ستاد کرونا تشخیص می دهد که در این ستاد رئیس حوزه علمیه و رئیس سازمان تبلیغات هم هستند و پزشکان حاذق هم هستند و تشخیص می دهند مثلا مجالس اهل بیت (ع) یا زیارت و حرم مطهر امامزادگان باید تعطیل شوند؛ البته ما نقد کارشناسی به این آقایان داریم که ظاهرا اینقدر که کرونا در مجالس اهل بیت (ع) اثر دارد در کنار دریا اثر ندارد! اینقدر که بیانیه برای مجالس اهل بیت(ع) دادند بیانیه برای سفر شمال و کنار دریا ندادند! اما با وجود این نقد، آیا می توانم بگویم چون این نقد را دارم به تصمیمات این ستاد توجه نمی کنم؟

جواب: خیر نمی توانم چون حکم حاکم و ولی فقیه در این موضوع، ناظر به نظر کارشناسان ستاد ملی کروناست.

پس بنابر این از نظر فقهی، موضوع تخصصی را در زمینه های گوناگون (سیاسی، اقتصادی، بهداشتی و …) کارشناسان مربوطه نظر می دهند. از طرفی در بسیاری از موارد حاکم یا ولی فقیه حکم نمی دهد بلکه بیشتر حکم ها را سیستم یا ساختارها می دهند مثل مجلس یا ستاد کرونا یا دولت و … البته ولی فقیه نظارت دارد و حمایت و تایید می کند؛ مثلا اگر ولی فقیه از تصمیم ستاد کرونا پشتیبانی نمی کرد مگر متحجرین در بحث اعتراض به تعطیلی حرم اهل بیت(ع) مساله را رها می کردند؟! و اجازه می دادند که حرم ها بسته شود؟! اصلا امکان نداشت.

پس از نظر علمی ممکن نیست که بگوییم فقط ولی فقیه حکم می دهد بلکه بسیاری از حکم ها، موضوع شناسی است و به تشخیص کارشناسان علمی است، الآن در وزارت آموزش عالی کارشناسان تصمیم میگیرند و فقط یک حکم شرعی توسط ولی فقیه داده شده که باید طبق نظر کارشناسان عمل شود؛ البته امکان دارد بنده نظر دیگری داشته باشم ولی نمی توانم با حکم سیستم مخالفت کنم؛ مثلا قانون می گوید از چراغ قرمر نباید عبور کنیم لذا حتی در شب هم که کسی نیست نباید از چراغ قرمز عبور کنیم.

پس نظر همه فقهاء این است که در موضوعات مختلف باید نظر کارشناسان مومن و متدیّن ملاک تصمیم گیری و عمل قرار گیرد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.